نقاشی بالا خاطرات روستای قدیم محل تولدم را برایم زنده می کند. زنان چادر به سری که عروس را با ساز و آواز به حمام می برند.
اما این تصویر جامعه ایران نیست. این نقاشی اثر معروف "شالوم کوبوشویلی" نقاش یهودی قرن نوزده و بیست گرجستان است. او زندگی یهودیان گرجستان را در آثارش به تصویر می کشید.
این زنان محجبه که چادر به سر دارند و با آن صورت خود را نیز پوشانده اند زنان یهودی هستندکه عروس خانم را با چادر سفید به میقواه (حمام مخصوص یهودیان) می برند. ساز کمانچه و سازی شبیه قوپوز در دستان نوازنده هاست و ظروف غذا و خوراکی در دستان چند نوجوان و شاید در حمام به دست عروس خانم حنا هم می مالیدند.
به راستی فرهنگ منطقه ما تا چه حد آمیخته به سنت های یهودی است؟
----------------------------------------
این تصویر امروز همان زنان یهودی است که مطابق فرمایشات تورات مو و بدن خود را در چادر و برقع پوشانده اند. اما این بار بر خلاف تابلوی کوبوشویلی با چادرهایی به رنگ مشکی در فرهنگ یهود مواجه هستیم.
این رنگ مشکی در فضای جامعه امروز دنیا از چه زمان باب شده؟ از زبان مادر بزرگم شنیده ام هنگامی که مادر جوانش را در اثر بیماری از دست داده، دایی بزرگش برای او یک روسری به عنوان لباس عزا فرستاده است. یک روسری به رنگ سفید که گلهای آبی رنگی بر روی آن نقش بسته بود. در روستای ما کسی لباس مشکی نمی پوشید و رنگ مشکی را نوعی بدشگونی و حتی بی احترامی تلقی می کردند و همچنین رسم نبود که صاحب عزا خودش لباس تیره به تن کند. بلکه اطرافیان و فامیل لباسی که البته آن هم مشکی نبود، برای او می آوردند. بنابراین لباس های تیره رنگی که امروز بیشتر بر تن زنان ایران می بینیم از انقلاب 57 به بعد مرسوم شده است.
رنگ تیره نور خورشید و گرمای آن را بیش از رنگ های روشن جذب می کند.بنابراین در جوامعی که آب و هوای گرم یا حاره ای دارند، همچون افریقا، هندوستان، جنگل های شرق آسیا و... مردم یا نیمه عریانند یا از پارچه های خنک با رنگ های شاد به عنوان پوشش استفاده می کنند. در جغرافیای گرم و خشک جنوب ایران همچون بندر کنگ و...، یعنی جایی که در طبیعت «رنگ» وجود ندارد، لباس های محلی زنان را به رنگ نارنجی تند و سرخ آبی و قرمز و... می بینید.
با این اوصاف پذیرفتن این موضوع که مردم خاورمیانه و نجد عربستان - که اکثر قسمت های آن گرمسیر است - از صدر اسلام تا کنون زنان خود را در چادر یا برقع مشکی می پوشانده اند، مشکل است و خلاف طبیعت زندگی انسان به نظر میرسد. حتی مردان عرب لباس های بلندی به تن می کنند که سرتاپا سفید رنگ است و البته پارچه ای را که شاید برای گریز از تابش مستقیم آفتاب به سر خود می بندند، معنی حجاب ندارد.
«مشکی رنگ طبیعت نیست. رنگ دنیای صنعتی و مدرن ماست. در نیویورک مردم همیشه لباس مشکی می پوشند. مشکی رنگی است که ساخته دست بشر است. این رنگ واقعا تصویر و انعکاسی از مغز انسان است.(؟؟؟) این رنگ ذهن است» (نشریه اختصاصی خانه هنرمندان ایران،گفتگویی با ماسیمو وینه لی معمار و طراح گرافیک معروف ایتالیالی و استاد دانشگاه هاروارد)
ما باید فرض کنیم امروز اگر پیغمبر اسلام زنده بود چه میکرد. درباره چه مسئله ای می اندیشید . قسم می خورم پیغمبر در قبر مقدس اش امروز از یهود می لرزد. این مسئله دودو تا چهار تاست . اگر کسی آن را نگوید گناه کرده است. من اگر نگویم ولله مرتکب گناه شده ام و هر خطیب و واعظی اگر نگوید مرتکب گناه شده است. گذشته ازجنبه اسلامی اش، این چه تاریخچه ای دارد.
قضیه فلسطین که مربوط به دولتی از دولتهای اسلامی هم نیست. مربوط به یک ملت است. ملتی که به زوراو را از خانه اش بیرون کرده اند. تاریخچه اش چه تاریخچه ایست.
مدعی هستند که در سه هزار سال پیش دو نفر از آنها داود و سلیمان یک مدتی به طور موقت سلطنت کردند. در تمام این مدت دوسه هزار ساله اگر تاریخ را بخوانید، چه موقع سرزمین فلسطین به یهود تعلق داشته است؟ چه موقع اکثریت سرزمین فلسطین مال یهود بوده است؟ قبل از ظهور دین اسلام این سرزمین مال آنها نبود. بعد ظهور دین اسلام هم مال آنها نبوده. هنگامی که مسلمانان فلسطین را فتح کردند، فلسطین در اختیار مسیحیان بود نه یهود. و اتفاقا یکی از مواد صلح مسیحیان با مسلمانان این بود که شما یهود را به این سرزمین راه ندهید. ما با شما مسلمانان زندگی می کنیم، ولی با یهود زندگی نمی کنیم.
چطور شد که به یکباره فلسطین نام وطن یهودی به خودش گرفت؟ شما لازم نیست از جنبه اسلامی بحث کنید. از جنبه انسانی بحث کنید. یکی از قضایایی که کارنامه قرن مارا تاریک می کند، این قرنی که به دروغ نام حقوق بشر، نام انسانیت، نام آزادی به خودش می دهد همین قضیه است.
یهودیان دنیا یک باره به فکر می افتند هنگامی که زجر و شکنجه و آزار می بینند، آن هم از ملت های غیر مسلمان مانند روسیه آلمان و لهستان و... .بعد سران قوم یهود می گویند به علت این که ما چهار گوشه دنیا متفرق ایم و در هر سرزمینی اقلیت به حساب می آییم، سرنوشتمان همین است. ما باید مرکزی را انتخاب کنیم وهمه در آنجا جمع بشویم. جایی که ملت یهود، اتباع مذهب یهود بتوانند در آن جا جمع بشوند.
در ابتدا تنها جایی را که به آن فکر نمی کنند فلسطین است. بعد جنگ بین الملل اول اتفاق می افتد. متفقین با عثمانی ها می جنگند. من نمی خواهم از عثمانی ها طرفداری کنم. اما هر چه بود حکومت واحدی بود. اگر ظالم هم بود بالاخره واحد بود. اعراب ساده لوح از حکومت عثمانی به ستوه آمده بودند. تحریک متفقین رو پذیرفتند. از داخل علیه حکومت عثمانی جنگیدند. به وعده این که به خود آنها در مقابل عثمانی استقلال دهند. انگلیسی ها به آنها قول قطعی دادند که ما به شما استقلال می دهیم، به شرطی که به نفع ما با عثمانی ها بجنگید. این بیچاره ها هم جنگیدند.
در خلال اینکه این بدبخت های نادان ناآگاه داشتند با دولت خودشان - با دولت لااقل اسلامی خودشان - می جنگیدند، انگلیسی ها با حزب صهیونیست که تازه تشکیل شده بود قول و قرار خود را محکم کرد. و به آنها وعده داد فلسطین را به شما می دهیم آن هم در قلب کشورهای اسلامی. جامعه ملل به وجود می آید. عدالت را ببینید. این جامعه ملل تصویب می کند که ملت هایی هستند در دنیا مخصوصا آن هایی که ازعثمانی جدا شده اند، چون ملت های رشد یافته ای نیستند، ما باید برای آنها سرپرست معین کنیم که آن سرپرست ها کشورشان را اداره کنند.
در واقع می خواستند ارثیه عثمانی ها را تقسیم کنند. قسمتی از آن را به فرانسه، قسمتی را به انگلیس . از جمله قسمت هایی که نصیب انگلیس شد سرزمین فلسطین بود که رسما کفیل و قیم و سرپرست آنها شد. و بعد وعده معروف بالفور را به صهیونیست ها داد که من این سرزمین را به شما می سپارم. به یهودیانی که صدها سال در گوشه و کنار دیگر دنیا زندگی می کردند و از نژادهای مختلفی بودند.
ادعا می کنند این یهودیان از نسل اسرائیلند. ولی تاریخ تشکیک می کند ومی گوید این حرف دروغ است. بسیاری از آنها از نسل اسرائیل هم نیستند. آنها فقط در مذهب مشترکند. حتی نژادشان هم خالص نمانده است.
یهودیانی که در کشورهای مختلف دنیا زندگی می کردند وفقط به دلیل این که فرنگی ها به آنها زجر دادند دنبال نقطه ای می گردند که در آنجا جمع شوند و به دلیل این که مردم خیانت پیشه ای هستند و به دلیل اینکه کتاب مقدسشان به آنها اجازه داده که وقتی به سرزمینی رفتید راه نباید در شما وجود داشته باشد، از هیچ وسیله ای برای پیشبرد هدف هایتان امتناع نکنید. در حالی که بیش از پنجاه هزار یهودی در فلسطین زندگی نمی کند. یعنی یهودی بومی در فلسطین بیش از پنجاه هزار نفر نیست . یعنی الان این یهودیان بومی در بدبختی فوق العاده ای زندگی می کنند. یهودیانی که از امریکا واروپا آمده اند از جمله بدبختی هایی که به وجود آوردند برای یهودیان اصیلی است که حق دارند آنجا زندگی کنند. بعد انگلستان وسیله مهاجرتشان را فراهم کرد. زمین ها را خریدند. یک عده روشنفکر درمیان اعراب وجود داشت که قیام کردند که آنها را به دار کشیدند. عده شان که زیاد شد، بعد اسلحه زیادی درمیان یهودیان پخش کردند و به جان مسلمانان بومی منطقه افتادند و آنها را کشتند و یا آواره کردند. و همینطور به مهاجرت به فلسطین ادامه دادند.
این موشه دایان یا یهودیان دیگری که اسامی شان را دائم می شنوید از کجای دنیا آمدند و ادعای مالکیت این سرزمین را دارند. امروز بین دو میلیون و پانصد تا سه میلیون مسلمان آواره از خانه خودش وجود دارد. فکر می کنید فقط هدفشان این است که یک دولت کوچک برای خود در فلسطین تشکیل دهند؟ اشتباه می کنید. آنها می دانند که یک دولت کوچک بالاخره آنجا نمی تواند زندگی کند. یک اسرائیل بزرگ محدوده اش شاید تا ایران خودمان هم کشیده شود. به قول عبدالرحمن فرامرزی این اسرائیلی که من می شناسم فردا ادعای شیراز را هم می کند. چون شاعران پارس زبان خودتان اسم شیراز را ملک سلیمان گذاشتند. واگر به آنها بگویید که این یک تشبیه است، میگویند نه سند از این بهتر که از قدیم گفتند اینجا ملک سلیمان بوده است. مگر ادعای مدینه و خیبررا ندارند. خیبر که نزدیک مدینه است. مگر روزولت به پادشاه عربستان سعودی پیشنهاد نداد که آنجا را به یهود بفروشد. مگر آنها ادعای عراق و سرزمین های مقدس شما را ندارند.
به خدا قسم ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم ما غافل هستیم. ولله قضیه ای که امروز دل پیغمبر اکرم را خون کرده است همین قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده است همین مسئله است. اگر ما می خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فکر کنیم حسین بن علی اگر امروز زنده بود برای عزاداری خود چه شعاری را می پسندید؟ نوجوان اکبر من؟ یا زینب مضطرم الوداع الوداع؟
خود امام حسین می گوید: من هرگز به عمرم به این شعارهای پست کثیف ذلت آور تن ندادم. یک کلمه از این حرف ها نگفتم که شما امروز ازآن شعاردرست کنید و بگویید نوجوان اکبر من یا زینب مضطرم الوداع الوداع ؟
حسین بن علی اگر امروز زنده بود می گفت اگر شما می خواهید برای من عزاداری کنید و سینه و زنجیر بزنید شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمر امروز موشه دایان است. شمر 1400 سال پیش مرد، رفت. شمر امروزت را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر برای شعار فلسطین تکان می خورد. به دروغ به مغز ما فرو کرده اند که این مسئله ای داخلی است. مربوط به اعراب و اسرائیل است. باز هم به قول عبدالرحمن فرامرزی اگرمال این هاست و قضیه مذهبی نیست، چرا یهودیان دیگر نقاط دنیا برای آنها مرتب پول می فرستند. ما چه جوابی در برابر اسلام و پیغمبر داریم. چند روز پیش در روزنامه ها نخواندید که در سال گذشته یهودیان سایر نقاط دنیا پانصد میلیون دلار به اسرائیل کمک کردند. این پول ها برای چه فرستاده میشد. برای خرید فانتوم که به سر مسلمانان بمب بریزند. یهودیان ایران در سال گذشته معادل پول دو فانتوم به اسرائیل فرستادند. سی و شش میلیون دلاراز ایران خودمان برای آنها فرستاده شده است. من آن یهودیان را به دلیل اینکه یهودی هستند ملامت نمی کنم. آنها به هم کیش خود کمک کرده اند. من خودمان را ملامت می کنم. با کمال افتخار پول می فرستد، رسیدش را هم که ازموشه دایان گرفته نشان میدهد. یهودیان امریکا روزی یک میلیون دلار به اسرائیل کمک می کنند. حال تلاش ما مسلمین در این زمینه چه بوده است. به خدا خجالت دارد که ما خودمان را مسلمان بدانیم . خجالت دارد که خودمان را شیعه علی بن ابی طالب بدانیم.
بعد از این حرام است اگر این داستان را از علی بن ابی طالب نقل کنیم.
امیرالمومنین روزی که شنید به سرزمین مسلمانی حمله برده اند و زینت زن مسلمان یا زنی که تحت حمایت مسلمانان است را گرفته اند، حضرت علی می گوید به خدا قسم من شنیده ام که دشمن چنین اهانتی کرده است. سرزمین مسلمین را غارت کرده است، مردانش را کشته و اسیر کرده. متعرض زنان آنها شده است. زیورها را از گوش و دست زن ها جدا کرده است. آن وقت همین علی که ما خود را شیعه او می دانیم و حساسیت های بی معنی و دروغ نسبت به او نشان میدهیم، فرمود اگر مرد مسلمان با شنیدن این خبر دق کند و بمیرد سزاوار است و مورد ملامت نیست.
آیا ما وظیفه نداریم کمک مالی کنیم به فلسطینیان؟ آیا آنها مسلمان نیستند؟ عزیزانی ندارند؟ آیا آنها برای حق مشروع بشری قیام نمی کنند؟ کیست در دنیا که منکر شود فلسطینی های آواره حق ندارند به وطن خود برگردند؟
در سفر مکه جوان های آنها را دیدم که از جوانهای من و شما رشید تر و چیز فهم تر و تودل بروتر بودند و فقط می گفتند که امیدمان فقط به خون شهداست. افرادی بین آنها هستند که برای لباس شان محتاجند و برهنه می جنگند. اگر هفتصد میلیون جمعیت دنیا روزی معادل یک ریال ایران به فلسطین کمک کند در سال چیزی معادل سیصد میلیارد دلار خواهد شد. اگر جمعیت بیست و پنج میلیونی ایران که نود و هشت درصدش مسلمان است، اگر روزی یک ریال به فلسطین کمک کند در سال نود میلیون تومان خواهد شد. اگر یک عشر این مسلمانان بخواهد یک ریال کمک کند در سال نه میلیون تومان میشود.
هی قرآن بخوانید : الذین جاهدو فی سبیل الله باموالهم و انفسهم ....
ولله مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. انفاق واجب است. اولین سوالی که بعد مردن از ما می کنند همین است که تو در زمینه همبستگی اسلامی چه کردی؟
پیغمبر فرمود: هرکس صدای فریاد مسلمانی را بشنود که فریاد می کند: (ای مسلمانان به فریاد من برسید) و اورا کمک نکند مسلمان نیست. من او را مسلمان نمی دانم.
چه مانعی دارد حساب برای آنها باز کنیم. به آنها کمک کنیم و مقدار کمی از درآمد خود را به آنها اختصاص دهیم.
چرا یهودیان دنیا به اسرائیل کمک می کنند. مردم دنیا آنها را تحسین می کنند. به آنها ملت بیدار می گویند. چرا ما نکنیم. مردم بیدارآن مردمی هستند که فرصت شناس باشند. درد شناس باشند. حقایق شناس باشند. وظیفه من فقط گفتن بود که آن را گفتم. جز تحت فشار وجدان و وظیفه خودم چیز دیگری عاملش نبود و بر هر خطیب و واعظی واجب می دانم که این مسئله را عنوان کند. مراجع تقلید بزرگی مثل آیت الله حکیم رسما فتوا میدهد کسی که آنجا شهید شود اگر نماز هم نخواند شهید در راه خداست.
پس به خودمان ارزش بدهیم. به کار و فکر خودمان
ارزش بدهیم. به کتاب های خودمان ارزش بدهیم. به پول های خودمان ارزش دهیم. خودمان را
در برابر ملل دیگر دنیا آبرومند کنیم. علت اینکه دولت های بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت
ما نمی اندیشند، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد. امریکا را فقط این مسئله جری
کرده است. می گویند مسلمان جماعت غیرت ندارد. مسلمان جماعت همبستگی ندارد. مسلمان جماعت
همدردی ندارد. یهودی که برای پول می میرد و غیر از پول چیز دیگری را نمی شناسد، یهودی
که خدایش و زندگی اش پول است، حیات و مماتش پول است، با این مسئله حساس که مواجه میشود
روزی یک میلیون دلاربه همکیش خودش کمک می کند. ولی هفتصد میلیون مسلمان دنیا به همکیش
خود کمک نمی کند.
http://www.4shared.com/mp3/8iNbN0Nl/yahood-motaharri.html- |
ماکت مقبره کورش در حیاط دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رونمایی شد.
<<<<یکی از اعضای انجمن علمی دانشجویان تاریخ دانشگاه تهران در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه این ماکت بهمناسبت هفتم آبان92، روز کوروش، بهمدت یک هفته در حیاط دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران قرار خواهد داشت، اظهار کرد: هشت سال پیش، دانشجویان (مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی) در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، این ماکت را ساختند که تا این زمان، در همان مرکز نگهداری میشد و در معرض دید نبود.
مجید خالقیان ادامه داد: آنها به این فکر افتادند که همزمان با روز کوروش و برگزاری همایش یادبود استوانه کوروش که در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار میشود، این ماکت را نیز در معرض نمایش بگذارند.
این ماکت قرار است بهمدت یک هفته، در این مکان نمایش داده شود. سپس با مرمت اساسی آن، قصد داریم برنامهریزی دیگری برای نگهداری هرچه بهتر از آن داشته باشیم.>>>
<<<<محمد علی نجفی در مراسم آغاز به کار همایش بین المللی باستان شناسان جوان در تالار فردوسی دانشگاه تهران گفت: بخش مهمی از دانش ما نسبت به تاریخ کشورمان حاصل تلاش باستان شناسان در صدوپنجاه سال اخیر است.رئیس سازمان میراث فرهنگی با اشاره به این که باستان شناسان نقش مهمی در تعیین جایگاه ایران در تمدن جهانی داشته اند، افزود: ما وامدار تلاش باستان شناسانی هستیم که نقش و جایگاه ایران را در ساخت و تقویت فرهنگ انسانی و تمدن جهانی روشن کرده اند.>>>>
<<<اصطلاح اسلام حضاری یا اسلام متمدن را اولین بار مقامات دولتی به خصوص نخست وزیرانی چون" تونکو عبدالرحمن" و "عبدالله احمد بداوی"در بدو تاسیس این کشور به کار بردند. اسلام حضاری دین یا مکتب جدیدی نیست. بلکه تجدید مفهوم اسلام مدنی یا پیشرفته است که به وسیله محمد رسول الله ترویج میشد. آنها معتقدند اسلام زمان پیامبر برای تمام مشکلات دنیای مدرن امروز راه حل دارد. باور و اطاعت محض از پروردگار و داشتن تقوا، سیستم حکومتی عادل و منصف ،اکتساب دانش، ارتقاء سطح زندگی مردم، توسعه اقتصادی متوازن، پایبندی به اصول اخلاقی قرآن، اجتناب از افراط و تعصب، حفاظت از محیط زیست و رعایت حقوق زنان واقلیت ها از اصول تعلیمات قرآن و سنت پیامبر است. اسلام یعنی تسلیم و اطاعت محض از الله به منظور دستیابی به آرامش جسمی و روانی. اسلام دینی الهی است. اسلام دین همه پیامبران آسمانی است. اسلام متمدن از پیروانش می خواهد که نمونه کامل انسان برای بشر امروز باشند.>>>
با کمی تردید به سراغشان می روم و با آنها به گفتگو می نشینم. در ابتدا می ترسم که نسبت به کنجکاوی هایم عکس العمل بد نشان دهند. اما آنها ریلکس تر از این حرفها هستند و در همان اولین برخورد لبخند آرامش بخشی تحویلم می دهند. این لبخندها نه از سر ادب اجتماعی، که تجلی بیرونی و بازتاب ناخودآگاه درون آرام و متعادل آنان است. از آنها می
پرسم شما مسلمان هستید؟
با اطمینان خاطر تبسمی می کنند و جواب می دهند :
- بلی
- سنی هستید یا شیعه؟
اینبار چهره ها در هم میرود. متوجه سوالم نمی شوند. دوباره می پرسم:
- پیرو مذهب تشیع هستید یا تسنن؟
_ مذهب؟ ما شافعی مذهب هستیم.
_ یعنی سنی هستید؟
_ سنی؟؟؟
سوالم را جور دیگری می پرسم:
_شما ابوبکر،عمر و عثمان را می شناسید؟
_ نه؟
_ امام علی را چطور؟
_ نه!!! اهل کجاست؟....
این مدل کلی گفتگوی دو طرفه و تکراری من با قریب 50 - 40 نفر از مردم در کوچه و خیابان بود و هر بار عکس العمل ها به یک شکل:
http://www.aparat.com/v/KsvEq |
مالزی کشوری مدرن و آزاد است و آدم بی سواد تقریبا در این کشور وجود ندارد. در کوالالامپور همه جا در رستوران و فست فود، در مراکز تجاری و ... اینترنت مجانی بدون فیلتر موجود است و امکان جستجو و تحقیق در همه زمینه ها برای شهروندان مهیا.
با این حال فقط آن گروهی که اطلاعات عمومی بالا نسبت به دنیای اسلام دارند، از تقسیم بندی مذاهب باخبرند و برای نود درصد مسلمانان این کشور کلمه سنی و شیعه نامی غریب و نامانوس است. یکی از کارکنان مسجد صورتی نام خلفای راشدین را شنیده بود. اما آن ها را نه به عنوان خلیفه و جانشین، که به عنوان صحابه رسول الله شناسایی کرد.
<<<ابن عباس گوید در حدیث معراج مصطفی علیه السلام که او می گفت...جبرئیل به نزدم آمد و گفت: یا محمد برخیز که امشب شب تو است. خداوندت می سلام کند و مرا فرستاد تا تو را ببرم تا ملکوت هفت آسمان... وی مرا به دوزخ برد ... و زنانی را دیدم به گیسوها آویخته عذاب می کردند. گفتم یا جبرئیل ایشان که اند؟ گفت: آن زنانند که موی خویش را از مردان نامحرم بنپوشیدندی.(تفسیر سورآبادی.عتیق نیشابوری)>>>
<<<برای دختران مجرد یهودی پوشاندن موها در هنگام دعا یا نماز و پوشاندن دست ها تا زیر آرنج و پوشاندن پاها تا ده سانت زیر زانو واجب است و برای زنان متاهل یهودی پوشاندن موها در مقابل مردان بجز پدر، شوهر و فرزندان _ پوشاندن دست ها حداقل تا زیر آرنج و به صورت ارجح تا مچ دست . همچنین پوشاندن پاها تا مچ واجب است(برگرفته از قوانین فقه یهود)>>>